با بهانه / بی بهانه

إذا سألک عبادی عنّی فإنّی قریب... اگر هم نپرسیدند بگو من غریبم...

با بهانه / بی بهانه

إذا سألک عبادی عنّی فإنّی قریب... اگر هم نپرسیدند بگو من غریبم...

ویران

حال آن شاعر را دارم   که سرود : 

سودای سر زلف کمند افکن ساقی

سیلی ست که در کندن بنیاد من آمد 

(فروغی بسطامی)