با بهانه / بی بهانه

إذا سألک عبادی عنّی فإنّی قریب... اگر هم نپرسیدند بگو من غریبم...

با بهانه / بی بهانه

إذا سألک عبادی عنّی فإنّی قریب... اگر هم نپرسیدند بگو من غریبم...

آرام

به تو گفتم نگران
که پر از تشویشم
چه شود آخر کار؟
و تو گفتی آرام
که خدا نزدیک است
پاسخی نرم و لطیف
که به من آن دم داد
همه ی دنیا را

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 9 مرداد 1390 ساعت 03:03 ب.ظ

و خدایی که در این نزدیکی است.... پای این شب بوها.... لای آن کاج بلند....

یک خواننده 12 مرداد 1390 ساعت 10:21 ب.ظ

سلام
چه یادی بالاتر از یاد محبوب عاشق را به آرامش میرساند.
وب لاگتان بسیار آرامش بخش است.

صهبانا 16 مرداد 1390 ساعت 04:51 ب.ظ http://sahbana.blogsky.com

چه بهانه است مرا بار دگر ؟!
نگرانم چه شود آخر کار !
و تو گفتی آرام :
که خدا نزدیک است ...
دل من سخت بلرزید از این پاسخ نرم !
که به من داد آندم
همه دنیا را ...
مهلت فردا را ...
و چه زیبا گفتی !
آرام ...

احسنت

گاهی نسیم 30 مرداد 1390 ساعت 02:53 ق.ظ http://taraane546.blogfa.com

حسبنا الله و نعم الوکیل ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد